آهنگساز : مجید وفادار
شاعر : جهانگیر تفضلی
دستگاه : سه گاه
شاعر : جهانگیر تفضلی
دستگاه : سه گاه
یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان در کنار من
حالیا خالیست جایت ای نگار من
در شام تار من آخر کجایی زهره
یاد داری زهره آن روزی که در صحرا
دست اندر دست هم گردش کنان تنها
راه می رفتیم و در بین شقایقها
بود عالم ما را لطف و صفایی زهره
بود هنگام غروب و آن روز پر زیبا
ایستادیم از برای دیدنش آنجا
تکیه تو بر سینه ام دادی سر خود را
گفتیم و گفتنها بس رازهایی زهره
چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم
سرد گشتی و نمودی این چنین خوارم
خود نکردی فکر آخر نازنین یارم
من همچو تو دارم آخر خدایی زهره
دور از چشم رقیبان در کنار من
حالیا خالیست جایت ای نگار من
در شام تار من آخر کجایی زهره
یاد داری زهره آن روزی که در صحرا
دست اندر دست هم گردش کنان تنها
راه می رفتیم و در بین شقایقها
بود عالم ما را لطف و صفایی زهره
بود هنگام غروب و آن روز پر زیبا
ایستادیم از برای دیدنش آنجا
تکیه تو بر سینه ام دادی سر خود را
گفتیم و گفتنها بس رازهایی زهره
چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم
سرد گشتی و نمودی این چنین خوارم
خود نکردی فکر آخر نازنین یارم
من همچو تو دارم آخر خدایی زهره